پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
15 مرداد 1398 - 18:15
ريشه‌يابي اختلافات راهبردي اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس

انحصارطلبي اليگارشيك و فقدان برنامه استراتژيك

بررسی راهبرد‌ها و تاکتیک‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان برای انتخابات امسال نشان می‌دهد آن‌ها به شدت دچار اختلاف هستند؛ اختلاف و تشتتی که در ائتلاف‌های موسوم به اصلاح‌طلبی مانند تغییر شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان رخ عیان کرده است.
نویسنده :
امير قلي‌زاده
کد خبر : 3636

پایگاه رهنما:

به میزانی که روزشمار انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی از بازه زمانی باقیمانده به دوم اسفند می‌کاهد، منحنی فعالیت‌ها، هم‌اندیشی‌ها و اظهار نظرات گوناگون انتخاباتی از سوی افراد و جریان‌های سیاسی کشور سیر صعودی می‌یابد. این روزها، نحوه حضور یا شرکت نکردن اصلاح‌طلبان در رقابت‌های مجلس یازدهم، موضوعی است که نقل محافل درونی این جریان شده و به گفته تاج‌زاده، اختلاف درباره انتخابات در هیچ دوره‌ای میان اصلاح‌طلبان در این حد زیاد نبوده است. در حالی که طیف تندروی این جریان به شرکت نکردن در انتخابات به بهانه رد صلاحیت‌ها دامن می‌زند، اکثریت این جریان تا حدود زیادی با نظر تندرو‌ها برای تحریم انتخابات مخالف است. اینکه آیا این موضوع سناریویی انتخاباتی است یا اختلاف نظری نشئت گرفته از تنوع و تعدد در رویکرد‌های درون جریانی، قابل بررسی است.

اختلاف در مبانی و فقدان استراتژی

علت‌یابی این موضوع به مباحث جدی کارشناسی و همچنین پویش‌های میدانی از میان سران و مؤثران و حامیان این جریان نیاز دارد. معروف است که حوزه سیاسی از حیث اراده و توانمندی تکوین ائتلاف، از دیرجوش‌ترین ساحت‌ها و عرصه‌ها به شمار می‌آید؛ یعنی یافتن نقاط مشترک برای فعالیت با هدف مشخص در حوزه‌هایی مثل اقتصاد و فرهنگ و امور اجتماعی به مراتب دشواری‌ها و چالش‌های کمتری دارد تا حوزه سیاسی؛ زیرا با نگاه و فلسفه امروزین سیاست، هدف غایی فعالیت حزبی، کسب، حفظ و افزایش قدرت است و هنگامی که سخن از جبهه‌سازی و ائتلاف میان احزاب گوناگون م. ی‌شود، مفهومش تسهیم و تقسیم کیک قدرت است. با نگاه انحصارطلبی که در احزاب و جریان‌های سیاسی وجود دارد، طبعاً کسی به دنبال شریک در این حوزه نیست؛ مگر اینکه گریزی از آن نباشد و تشریک مساعی در قدرت تنها راه حفظ قدرت یا اتصال و پیوند به قدرت باشد. صادق خرازی، رئیس حزب ندای ایرانیان با انتقاد از شیوه سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبان، در علت‌یابی مشکله اختلافات اصلاح‌طلبان بر این باور است که آن‌ها در مبانی و تبیین آن دچار چالش هستند و به گونه‌ای عمده این اختلافات را با حوزه گفتمانی و مباحث ایدئولوژک گروه‌ها و احزاب تشکیل‌دهنده جبهه اصلاحات مرتبط می‌بیند: «اصلاحات امروز فاقد برنامه و استراتژی است. اصلاحات امروز چالش‌های جدی دارد. اینکه اصلاح‌طلبان یک روز از مشارکت در انتخابات و روز دیگر از لزوم عدم مشارکت در انتخابات سخن می‌گویند، نشان‌دهنده این است که در تبیین مبانی خود عاجز‌ند. رهبران اصلاحات باید برای برون‌رفت از شرایط کنونی، تصمیمی جدی و عاجل اتخاذ کرده و نگاهی دموکراتیک در تحولات فکری معطل مانده در متن اجتماع داشته باشند.» (۱)

مشارکت‌جویی باج‌خواهانه

بررسی راهبرد‌ها و تاکتیک‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان برای انتخابات امسال نشان می‌دهد آن‌ها به شدت دچار اختلاف هستند؛ اختلاف و تشتتی که در ائتلاف‌های موسوم به اصلاح‌طلبی مانند تغییر شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان رخ عیان کرده، یا در انشعاب‌هایی مانند تأسیس حزب «جمهوریت ایران اسلامی» با نقش‌آفرینی رسول منتجب‌نیا از حزب اعتماد ملی بروز می‌کند. اصلاح‌طلبان در نحوه مواجهه با دولت اختلاف جدی دارند. آن‌ها به ویژه به دلیل انتساب خود به دولت و تهی بودن دست دولت از عملکرد موفق در حوزه‌های مختلف از ریزش آرای خود نگران‌اند؛ اما در سیاست تبلیغی و اعلامی خود، نبود انتخابات آزاد و مانع بودن نظارت استصوابی شورای نگهبان را بهانه کرده، با ایجاد هراس از شرکت نکردن و به تبع آن پایین آمدن مشارکت با حربه «مشارکت مشروط» به نوعی راه را برای باج‌خواهی از نظام باز می‌کنند. در حالی‌که اولاً سابقه فعالیت انتخاباتی اصلاح‌طلبان نشان می‌دهد به‌رغم همه مخالفت‌های اولیه برای شرکت در انتخابات، دست آخر با فهرست انتخاباتی پُر و پیمان در عرصه حاضر می‌شوند. ثانیاً عبرت نیاموختن این جماعت از باج‌خواهی افراطی‌های‌شان در گذشته از جمله تحریم انتخابات مجلس هفتم، اصرار به ابطال انتخابات ریاست‌جمهوری دهم و تلاش برای تحمیل نظارت بین‌المللی برای القای تقلب و تخلف گسترده و نظام‌مند در انتخابات محل تأمل است و اینکه چرا به رغم اینکه می‌دانند نظام اسلامی ذره‌ای از قانون عقب‌نشینی نخواهد کرد و مردم نیز پذیرای تخلف آن‌ها نیستند؛ مجدداً با کمال وقاحت بر این طبل می‌کوبند!

به تازگی علی شکوری‌راد، دبیرکل حزب اتحاد ملت در مصاحبه‌ای اظهار داشته «مردم می‌گویند وقتی محصول رأی‌شان را ندیده‌اند، چرا باید در انتخابات شرکت کنند؟ ما به این حرف مردم توجه داریم؛ به همین دلیل است که فعلاً نمی‌توانیم بگوییم در مورد حضور یا عدم حضور در انتخابات به تصمیم قطعی رسیده‌ایم. تصمیم قطعی ما در بحث انتخابات منوط به این است که آن‌هایی که انتخابات را بلااثر کردند، باید شرایطی را فراهم کنند که مردم تفاوت را احساس کنند و نتیجه حضورشان پای صندوق‌های رأی را ببینند.» (۲)

این اظهار نظر که مصداق حرفه‌ای فرار به جلو است، در حالی بیان می‌شود که اساساً ندیده شدن محصول و نتیجه حداقل سه انتخابات گذشته سخن درستی است که از زبان دبیرکل این حزب بیان شده؛ زیرا در انتخابات سال ۱۳۹۴ مجلس، ریاست‌جمهوری سال ۱۳۹۶ و شورا‌های شهر، کاندیدا‌ها با انبوهی از وعده و وعید روی کار آمدند؛ به‌ویژه در انتخابات ریاست‌جمهوری که اصلاح‌طلبان بزرگ‌ترین حامی حسن روحانی بودند، شرایط اقتصادی و بین‌المللی ایران به مراتب دشوارتر از چهار سال اول دولت وی شد؛ اما اصلاح‌طلبان تنها به بی‌حاصلی رأی مردم اشاره می‌کنند و نمی‌گویند که دلیل احتمال پایین آمدن مشارکت مردم، عملکرد ضعیف نمایندگان جریان اصلاحات در مجلس، دولت و شورای شهر است نه نهاد‌های ناظر انتخاباتی.

الیگارشی حاکم بر جبهه اصلاحات

برخی دیگر از خود اصلاح‌طلبان عامل اختلاف درون جریانی را پدرخواندگی بزرگان این تفکر برای تعیین خط‌مشی‌ها و بستن فهرست‌های انتخاباتی می‌دانند. علی تاجرنیا، عضو فعال جبهه اصلاحات معتقد است: «علت بروز مشکلات به مناسبات نادرستی که در درون مجموعه اصلاح‌طلب وجود دارد بازمی‌گردد که بنده اسم آن را الیگارشی حاکم بر جبهه‌های سیاسی می‌گذارم، از جنس همان الیگارشی که در جمع سه نفره، حکم به انتخاب نجفی به عنوان شهردار تهران می‌دهد.» (۳)

مجموع اظهار نظرات درباره نحوه حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات نشان می‌دهد اولاً اختلافات متعدد میان آن‌ها جدی است. ثانیاً اختلافات از حوزه عملکرد فراتر رفته و به ساحت بنیادین و نوع نگاه و ایدئولوژی آن‌ها به مناسبات و اختیارات حکومت دینی وارد شده است؛ بنابراین بخشی نظارت استصوابی شورای نگهبان به عنوان بخشی از حاکمیت دینی را قبول دارند؛ اما برخی آن را با دستگاه تحلیلی غربگرایانه به نقد می‌کشند. آیا این اختلافات درون جناحی حل‌و‌فصل خواهد شد؟
منبع: بصیرت

ارسال نظرات